موسیقی یک شکل هنری و فعالیت فرهنگی است که رسانه آن صدای سازمان یافته در زمان است.
تعاریف عمومی موسیقی شامل عناصر رایجی مانند زیر و بم (که بر ملودی و هارمونی حاکم است)، ریتم (و مفاهیم مرتبط با آن تمپو، متر و بیان)، پویایی (بلندی و نرمی)، و کیفیت های صوتی تن و بافت (که عبارتند از گاهی اوقات “رنگ” صدای موسیقی نامیده می شود).
سبکها یا انواع مختلف موسیقی ممکن است بر برخی از این عناصر تأکید، بیتأکید یا حذف کنند. موسیقی با طیف وسیعی از سازها و تکنیک های آوازی از آواز خواندن تا رپ اجرا می شود. فقط قطعات دستگاهی، فقط قطعات آوازی (مانند آهنگ های بدون همراهی ساز) و قطعاتی که آواز و ساز را با هم ترکیب می کنند وجود دارد. این کلمه از یونانی μουσική (mousike؛ “هنر موزه ها”) گرفته شده است.
فیلسوفان یونان و هند باستان موسیقی را به عنوان آهنگ هایی که به صورت افقی به عنوان ملودی و به صورت عمودی به عنوان هارمونی مرتب شده اند تعریف می کردند. گفتههای رایجی مانند «هماهنگی کرهها» و «به گوش من موسیقی است» به این تصور اشاره دارد که موسیقی اغلب سفارشی است و شنیدن آن دلپذیر است. با این حال، آهنگساز قرن بیستم، جان کیج، فکر میکرد که هر صدایی میتواند موسیقی باشد و مثلاً گفت: «هیچ نویز، فقط صدا وجود دارد».
خلق، اجرا، اهمیت و حتی تعریف موسیقی با توجه به فرهنگ و بافت اجتماعی متفاوت است. در واقع، در طول تاریخ، برخی از فرمها یا سبکهای جدید موسیقی به عنوان «موسیقی نبودن» مورد انتقاد قرار گرفتهاند، از جمله کوارتت زهی بتهوون کروس فیوج در سال 1825، جاز اولیه در اوایل دهه 1900 و پانک هاردکور در دهه 1980.